آقای مجری لطفا فیلم *گاو* سال ۱۳۴۸ را ببینید!
آقای مجری لطفا فیلم *گاو* سال ۱۳۴۸ را ببینید!
موج سینمای نوی ایران از دهه ۱۳۴۰ پدید آمد و با تکیه به اتفاقات روستایی آن دهه مرز بین فیلم های تجاری و غیر تجاری را به خوبی حصار کشی نمود.

نقدی بر برنامه “بدون توقف” شبکه ۳ سیما با حضور وزیر جهاد کشاورزی:

آقای مجری لطفا فیلم *گاو* سال ۱۳۴۸ را ببینید!

 

موج سینمای نوی ایران از دهه ۱۳۴۰ پدید آمد و با تکیه به اتفاقات روستایی آن دهه مرز بین فیلم های تجاری و غیر تجاری را به خوبی حصار کشی نمود.

به گواه تاریخ معاصر ایران، این موج نو با فیلم “گاو” ساخته مشترک داریوش مهرجویی و مرحوم دکتر غلامحسین ساعدی بود که روستا و یک موجود زنده شیرده (گاو) بخش کشاورزی را نشانه گرفته بود.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در دیدار با مدیرعامل وقت صدا و سیما در تاریخ ۱۳۵۹/۲/۲۵ فرمودند:《غالباً فیلم هایی که ایرانی ها درست می کنند به نظرم بهتر از دیگران است ، مثلا فیلم “گاو آموزنده” بود.》
بر اساس آرای منتقدین وصاحبنظران سینمای ایران در سال های ۱۳۵۱، ۱۳۶۷و ۱۳۷۸ فیلم گاو “برترین فیلم تاریخ سینمای ایران” نام گرفت و جوایز ارزنده جشنواره های فیلم داخلی و خارجی مانند وِنیز، آلمان، لندن، شیکاگو، ایتالیا، فرانسه، لُس آنجلس، اتریش، کَن برلین و…. را در زمان اکران در سال ۱۳۵۰ و پس از آن به خود اختصاص داد.
این فیلم در سال در ۱۴ خرداد ماه ۱۳۴۸ در یکی از روستاهای قزوین به سمت “آقا بابا” در بیابانی به نام “بوویینک” کلید خورد که امروزه به نام پارک جنگلی ” باراجین قزوین” معروف شده است.
به جز یازده نفر هنرمندان اصلی فیلم، سایر بازیگران از اهالی بومی همان روستا بودند.
آری “موج نوی سینمای ایران” که در تاریخ این مرز و بوم مانا شد با توجه به “اقتصاد روستا” رقم زده شد و پس از سال ها توقیف و سانسور ابتدا در جشنواره هنر شیراز در سال ۱۳۵۰ اکران ویژه و اختصاصی و سپس در معرض دید مردم کشور و جامعه جهانی قرارگرفت و انواع و اقسام جوایز جشنواره های سینمایی بین المللی را از آن خود کرد که به استناد آن می توان به تفاوت های آشکار و نهان بخش کشاورزی ایران در ده های ۱۳۴۰، ۱۳۵۰ و از نکته نظر کّمی و کیفی با آغاز قرن جدید و سال ۱۴۰۱ با اندکی تفکر و قیاس به خوبی پی برد.
در دهه ۱۳۴۰ و تنها پس از دوسال بعد از اصلاحات ارضی فیلم سینمایی ” گاو ” از دل آن زاده شده و با نگاه انتقادی و روانشناختی در دوران خفقان و سانسور شدید رژیم سابق بر اساس اقتباسی از کتاب “عزاداران بَیَل” نوشته “دکتر غلامحسین ساعدی” رمان نویس و از فعالان ادبیات دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ و کارگردانی “داریوش مهرجویی” جوان جویای نام آن زمان به سینه روایتگر تصویر سپرده شد و علیرغم مخالفت های بسیار آن زمان که اعتقادی به “اقتصاد روستا” نداشتند بالاخره در سال۱۳۵۰ به اکران عمومی درآمد.
ریتم داستان و پردازش تصاویر و روایت از صفای دیار روستایی و کشاورز و دامدار شریف ساکن آبادی، قریه، قصبه، دهات و…آن دهه، هنوز هم یک حس نوستالژیک را زنده نگاهداشته و وضعیت آن زمان بخش کشاورزی را در آستانه نوید دروازه های تمدن بزرگ که “پروپاگاندای اعضای شورای اصلاحات ارضی آن زمان” بود را به خوبی به چالش کشید.
کل هزینه تولید، دستمزد بازیگران و سایر عوامل تولید، فیلمنامه،فیلمبرداری، نویسنده،کارگردان، میزانسن، دکوپاژ بر اساس مخزن تاریخی مدارک مستند و مکتوب “مرکز اسناد و کتابخانه ملی کشور ” ۱۴۵ هزارتومان بود که با هنرپیشگانی مانند عزت ا… انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، پرویز فنی زاده،جعفر والی، مهین شهابی و….بر پرده سینما نقش جاودانه ای یافت.
در روز شنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۹/۱۵ در برنامه تلویزیونی “بدون توقف” با حضور وزیرجهادکشاورزی( ۶+ ۱ نفر) نخستین سووال مجری جوان برنامه از دکترساداتی نژاد این بود: وزارت جهاد کشاورزی وظایف اش گنگ و نامشخص است! این وزارتخانه چکار می کند؟ که پاسخ کوبنده ای از طرف وزیر دریافت نمود مبنی بر این که از صبحگاهان تا شامگاهان آنچه بر سر سفره مردم است مربوط به تولید و ” امنیت غذایی” جامعه است واین یعنی “جهاد کشاورزی” علیرغم سایر وظایف سخت قانونی دیگر که در قبال ۸۵ میلیون نفر جمعیت کشور بر عهده دارد و به خوبی مشهود و قابل لمس برای همگان است.
قبول کنیم عدم فرهنگ سازی مطلوب در عرصه متنوع رسانه ای و اعتقاد جامعه و مسوولین به اقتصاد دست چندم بر آمده از بخش مولد وراهبردی کشاورزی و نه محوری! مسبب اصلی این سوال کاملا ناپخته بود لذا توجه نمودن به کشت و مزیت نسبی پاره ای محصولات کم آب بر با توجه به خشکسالی و مدیریت بحران آب در دهه های اخیر که یک معضل جهانی نیز هست می تواند با الگوی کشت مناسب هر استان، منطقه و آب و هوای خاص که بسیار کار طاقت فرسایی است این دیدگاه های امثال مجری تحصیل کرده برنامه بدون توقف را می توان به بایگانی تاریخ سپرد.
و اما توصیه و پیشنهاد این است که سوالات قبل از برنامه هماهنگی شود و مجری محترم اگر وقت نداشته و فاقد سواد رسانه ای مناسب برنامه های بخش تخصصی کشاورزی را متاسفانه ندارد لذا در راستای آگاهی رسانی وظایف قانونی این وزارتخانه حدود ۷۰ هزار نفری در سراسر کشور از مرکز تا عمق دهستان ها ؛ “جهاد کشاورزی” یعنی زراعت، گندم، باغبانی، دام، طیور و آبزیان، امور عشایری، اتحادیه ها و تعاونی های روستایی، میلیون ها نفر بهره بردار، هزاران تریلیارد تومان سرمایه گذاری، جنگل، مراتع، منابع طبیعی، صادرات، ارزآوری، مشوق مهاجرت نکردن روستاییان، حفظ نباتات، دامپزشکی، تغذیه دام و طیور، رسانه های متنوع ، تخصصی بخش کشاورزی و…. ؛ بنابراین به نظر می رسد حداقل فیلم بازسازی شده و رنگی “گاو” ساخته سال ۱۳۴۸ در ایران را لطفا ببینید و تفاوت آن سال های سیاه و دهشتناک را با تولیدات و پیشرفت های امروزی کشاورزی ایران که بر اساس گزارش سازمان فائو(FAO) در ۲۰ محصول در رتبه های جهانی دارای جایگاه ارزنده ای در بین کشور های جهان در این هنگامه جنگ اقتصادی، تحریم ها و خشکسالی و حوادث غیر مترقبه در این بخش است را به خوبی درک و لمس نمائید.

نگارنده در پایان به یک دیالوگ و سکانس زیبا در فیلم گاو اشاره مختصری دارم که علی نصیریان( مش اسلام) خطاب به عزت ا… انتظامی( مش حسن) گوید : چرا پشت بام نشسته ای؟ که مش حسن پاسخ می دهد که منتظرم “ماه” در آسمان بر آید چون گاو من زمانی تشنه اش می شود که ماه بتابد ! ودر نخستین خواب راحت مش حسن در زندگی اش بخاطر دغدغه از دست دادن گاو شیرده خود که زنان روستا هر شامگاه ظرف به دست در صف دوشیدن و خریدن شیر تازه هستند، بستر خواب خود را در طویله پهن می کند و با گاو خود که بسیار عاشق اش است به بازی و تیمار می پردازد که اشک را در چشمان اکثریت بینندگان فیلم جاری می سازد، آری تولید، زندگی ، مهربانی کردن با دام و در اینجا با یک گاو نجیب سعادت می خواهد که شاید برخی این شوق و احساس یک روستایی دامدار را متاسفانه لمس نکرده و با قلم خود به زوایای زیبای زندگی حیوانات زبان بسته نپردازند.آری نگارنده که بیش ۵۰ سال واز دوران نوباوه گی و سپس در “جهاد سازندگی” پیشین و ” جهاد کشاورزی” کنونی با افتخاری که هرگز آن را با هیچ سرمایه ای در دنیای مادی جایگزین نکرده و در راستای خدمتگزاری به روستائیان کشورم در جایگاه موظف اداری محوله از هیچ تلاشی و اعمال وظیفه ای به آنان دریغ ننموده و از عملکرد خود نیز هرگز شکوه و دلخوری هم نداشته و ندارم به دلیل ۸۰۰ بازدید میدانی در طول بیش از ۳۰ سال سابقه کارمندی و حشر و نشر با تولیدکنندگان شریف و تلاشگران روستایی بخش امنیت غذایی از عمق دل و جان به این ایمان و باور رسیده ام گاهی یک گاو، یک گوسفند و حتی چند مرغ و خروس بومی تمام زندگی مثلا یک پیرمرد و پیرزن سالخورده ساکن روستاست و توفیق خدمت به این بندگان خاص خداوند ” دل انتظاری بسیار شیرین و مانایی است ” که عطر و بوی آن نه سال می شناسد و نه فصل و ماه وروز می پسندد!.

دکتر علیرضا کیهان پور
پژوهشگر بخش امنیت غذایی

  • نویسنده : دکترعلیرضا کیهان پور پژوهشگر بخش امنیت غذایی