قیمت نازل خرید تضمینی گندم و هلهله و شادی برای واردات آن!
قیمت نازل خرید تضمینی گندم و هلهله و شادی برای واردات آن!

مقدمات واردات گندم; قیمت نازل خرید تضمینی گندم و هلهله و شادی برای واردات آن! در حالیکه دیدگاه های گوناگون در حوزه بازرگانی به بهانه های مختلف از جمله آلوده بودن گندم تولید داخل یا مملو بودن از شن و ماسه و ضایعات و نخاله های گیاهی و یا اینکه کشاورزان تمامی گندم تولیدی خود […]

مقدمات واردات گندم;

قیمت نازل خرید تضمینی گندم و هلهله و شادی برای واردات آن!

در حالیکه دیدگاه های گوناگون در حوزه بازرگانی به بهانه های مختلف از جمله آلوده بودن گندم تولید داخل یا مملو بودن از شن و ماسه و ضایعات و نخاله های گیاهی و یا اینکه کشاورزان تمامی گندم تولیدی خود را به دولت تحویل نداده اند و گندم برای ذخیره استراتژیک کم آمده و تمام خرید تضمینی دولت نتوانسته از مرز ۸ میلیون تن عبور کند، موضوع واردات گندم به طور جدی مطرح شده و فراتر از گفته های پراکنده، سخنان یکی از معاونان و مدیران ارشد مطرح شد که رودربایستی و تعارف را کنار گذاشت و گفت: “داریم واردات گندم را بررسی می­کنیم”.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کشاورزی ایران ( اگنا ) ; وزارت جهاد کشاورزی با تایید نظر مساعد و تجزیه و تحلیل دکتر عبدالمهدی بخشنده معاون اقتصادی و برنامه ریزی، نامه ای با امضای مهندس حجتی وزیر جهاد کشاورزی برای دکتر نوبخت فرستاد که میانگین رشد قیمت های پیشنهادی را آورده و طبق آن قیمت خرید تضمینی گندم معمولی در سال زراعی ۹۹-۹۸ را رقم ۲۲۹۵ تومان، گندم دوروم را ۲۳۸۲٫۵ تومان و هر کدام از قیمت این دو محصول را نسبت به قیمت های سال گذشته یعنی ۱۷۰۰ و ۱۷۷۰ تومان ۳۵ درصد، ولی جو را از ۱۱۶۲٫۹ سال گذشته به ۱۷۲۴٫۲ تومان یعنی ۴۹ درصد برای هر کیلو افزایش داده است.

در این میان، مهندس اسفندیاری پور به رغم اطلاع از این رقم سکوت کرده است و ترجیح می دهد که دفاعی از این قیمت نکند یعنی راضی نیست، زیرا در میدان و صحنه، در خط مقدم دست یابی به تولید و خرید ۱۴ میلیون و پانصد هزار تن گندم وعده داده شده دولت برای تولید در سال زراعی آینده است.

مهندس عباس کشاورز نیز پیش از ارسال این لیست به شورای عالی اقتصاد و دبیرخانه آن یا سازمان برنامه و بودجه در جلسه خصوصی گفته بود، رقمی که بنیاد ملی گندمکاران اعلام کرده است کم است! این بنیاد گفته بود ۲۵۵۵ تومان برای هر کیلو گندم، به عبارتی معاونت زراعت قیمتی بالاتر از این را مد نظر داشته است البته ایشان هم سکوت کرده و نمی خواهد وارد بحث شود زیرا خود به رغم تمام کمک های قبل از کاشت گندم به کشاورزان باز هم می داند این رقم کم است.

حال اگر از قیمت ۲۵۵۵ تومان بنیاد ملی گندم کاران بگذریم، غالب گندمکاران پیشرو و موفق که در ابعاد چند صد هکتاری گندم را زیر کشت می برند نیز به صراحت رقم های ۲۷۰۰ تا ۲۸۰۰ را اعلام کرده اند. نظام های صنفی گندم کاران در استان های مختلف از جمله استان فارس هم حتی رقم های ۲۹۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان را مورد تاکید قرار دادند.

فرد تصمیم گیر اقتصادی در وزارتخانه به مثابه کسی که “بر سر شاخ بن می برید” نه نظر و تجزیه و تحلیل بخش تخصصی وزارتخانه یعنی معاونت زراعت و زیرمجموعه اش و نه مطبوعات تخصصی مستقل و نه حتی به خواسته و دیدگاه های کشاورزان توجهی نکرد، از سوی دیگر خانه کشاورز هم که فعلا در خواب عمیق زمستانی به سر می برد و تا پایان دولت روحانی سکوت رادیویی اعلام کرده است که مبادا به گوشه ای از ردای مسند آنان خدشه ای وارد شود حرفی به دفاع از کشاورزان نمی زند، شاید به دفاع از آب کشور طالب واردات است اگر در شرایط کنونی امکان پذیر باشد.

به هر حال وزارت جهاد کشاورزی بدون هیچ توجه یا مشورت و گفتگویی با نشریات و مطبوعات تخصصی به رغم درخواست آنان برای بحث در این زمینه و آنچه طی دو سه ماه گذشته تجزیه و تحلیل کرده اند، شبانه و به صورت مخفیانه این لیست را برای دکتر نوبخت می فرستد! حتما و بدون شک دکتر نوبخت و شورای عالی اقتصاد که با هزاران مصیبت و مخمصه هایی از این دست مواجه اند و خود را در محاصره و تنگناهای اعتباری ناشی از ندانم کاری ها و غفلت های تامین اعتبار و همچنین محدودیت های ناشی از تحریم مواجه می بینند، این قیمت را تا آنجا که بتوانند قیچی می کنند!

در واقع باید گفت: “صلاح مملکت خویش خسروان دانند”، اما خوب است با کشاورزان صادق باشیم؛ اگر وزارت جهاد کشاورزی به هر دلیل، خواه محدودیت آب یا پذیرش وجود ۷۰۰ هزار تن شن و ماسه در داخل گندم های تحویلی یا بدتر از همه قبول ادعاهای آلودگی و بی کیفیتی گندم های داخلی، به زعم طالبان واردات همان طوری که وزیر پیشین بهداشت گفت باور دارد بگوید این طالبان راست می گویند، می خواهیم خود را از مرارت ها و مشکلات تولید داخل خلاص کنیم و گندم با کیفیت و ممتاز خارجی را وارد و حالا هر چقدر هم در داخل تولید شده می خریم و نگه می داریم و در عین حال گندم ممتاز وارداتی با پروتئین بالا را به نان و فراورده های نانی تبدیل و به ثروتمندان و به اصطلاح اقتصاد دان ها، دهک های بالا با قیمت آزاد و نرخ اروپا می فروشیم و خرج دولت را کم می کنیم، ولی باید این پرسش اساسی را از همین تنظیم کنندگان لیست ابلاغی و اعلامی به سازمان برنامه و بودجه یا دبیرخانه شورای عالی اقتصاد پرسید: آیا با تحریم بانک مرکزی و محدودیت حتی در نقل و انتقال ارز برای واردات دارو و مواد غذایی از جمله گندم و نهاده های کشاورزی همانند ذرت، کنجاله سویا و جو می توانند هر چه قدر گندم در تولید داخل کم آوردیم وارد کنند؟

آیا ارز مورد نظر به اندازه کافی برای واردات گندم تخصیص داده می شود که این آرزو تحقق یابد یا اینکه اینها هم یعنی دولتیان کنونی می خواهند به هر قیمت همانند روزهای آخر دولت دهم نعل وارونه بزنند و انبارها و سیلوهای خالی گندم را به دولت سیزدهم که فکر می کنند ممکن است خودشان نباشند بدهند و بگویند انبارها و سیلوها را خالی تحویل گرفته ایم و خالی تحویل می دهیم؟